گلناز - 10
سلام.من برای این که اخراج نشم مینویسم.
خوب مطمئنم که همه قصه آشنایی منو شوشو رو فراموش کردن.اما خوب بالاخره ما ازدواج کردیم و به صورت معجزه وار آمدیم امریکا.....پیش خواهر شوشو(خواهر شوهر علیه السلام.....)
روز اولی که رفتیم اونجا هر دومون خیال میکردیم این ماجرا دو سه ماه بیشتر طول نکشه....اما ای دل غافل که یک سال و نیم طول کشید......یک سال ونیمی که مثل جهنم گذشت...اما مثل هر تجربه تلخی یه فایده خیلی مهم داشت و اون هم این بود که من و شوشو به اندازه ۱۰ سال زندگی همدیگرو شناختیم.....زندگی کردن با خوانواده خواهر شوهر فقط یه قسمتی از مشکلات بود .....ما علاوه بر اون یه مشکل بزرگ مالی داشتیم که تنها زمانی حل میشد که شوشو اینجا کار پیدا کنه.....و اون کار لعنتی هم یک سال و نیم پیدا نشد....توی اون مدت من و شوشوم برای بقای مالیمون هزار جور کار کردیم...کارهایی که تو ایران به خاطر نوع فرهنگ و سبک زندگیهامون امکان نداشت بهشون فکر کنیم.....توی رستوران کار کردن....تو هتل کار کردن....بچه های مردم رو نگه داشتن....اما همه این کارها ساختمون....نوع نگاهمون رو به زندگی عوض کرد....توقعاتمون رو پایین آورد....به زندگیمون یه معنا و هدف دیگه ای داد .....و از همه مهمتر باعث شد که به اندازه یه عمر زندگی همدیگرو بشناسیم..و به خودمون افتخار کنیم برای انتخابی که برای زندگی مشترکمون کردیم.....
البته نا گفته نماند که خواهر شوشو و همسرش هم تا نهایت توانشون بهمون کمک کردن.....اما باز هم ناگفته نماند که زندگی کردن باهاشون اصلا کار راحتی نبود....قضیه سخت بودن هم فقط برای من به تنهایی نبود و شامل شوشوم هم میشد.....اونها مدتها بود که خارج از ایران زندگی کرده بودن و نوع رفتار و عقایدشون کاملا با ما متقاوت بود و ما هم چون با اونها زندگی میکردیم ناچار به پذیرفتن قواعد زندگی اونها بودیم....(اگر چه بعدها متوجه شدم که لزوما هر کسی که مدتها اونجا زندگی کرده باشه این اخلافها رو نداره و این موضوع تا حد زیادی به خود آدم بستگی داره....)
اولین مشکل رک بودن بیش از اندازه بود.....(اگر چه من اعتقاد دارم که رک بودن خوبه اما هر چیزی هم اندازه ای داره)....گاهی وقتها به بهانه رک بودن آدم میتونه هر چیزی که به ذهنش میرسه به طرف مقابلش بگه بدونه این که هیچ اهمیتی بده که اون حرفش چه تاثیری روی اون آدم میذاره....دومین مشکل وسواسی بودن خواهر شوهر بود اون هم از نوع حاد.....
*بقیشو به خدا زود مینویسم....باید برم درس بخونم...طبق معمول امتحان دارم.....